نگاهي به تاریخ اسلام در بلتستان
چکيده
تاريخ اسلام و وضعيت مسلمانان بلتستان را از ورود اسلام(در قرن هشتم بین سالهای 775 - 857هق تا دوره معاصر در عرصه هاي گوناگون بررسي قرار گرفته است از نظر ديني قبل از ورود اسلام اديان بودائي و لامازم رايج بوده با ورود و نفوذ اسلام تمام اين اديان از بين رفت و دين اسلام جايگزين شد.وضعيت اجتماعي آن زمان نيز چندان قابل ذکر نبود ولي امروزه تمامي ابعاد اجتماعي از ادبيات و زبان گرفته مهاجرت و اشتغال بخوبي طبق آئين اسلام انجام مي شود بلکه در اين زمينه ها بسيار بيشرفت هم شده اند. منطقه بلتستان قبلا بسيار منطقه ناشناخته بود ولي هنوز در کل پاکستان منطقه بلتستان شناخته شده است و دولت پاکستان نيز نسبت به زمان هاي گذشته به اين منطقه دارند اهميت مي دهند از نظر آموزش و پرورش نيروههاي در زمينه علوم جديد و کلاسکي مردم بلتستان در عصر حاضر بسيار پيشرفته شده اند مردم براي کسب علوم هر فشارها را تحمل مي کنند و مراکز علمي آموزشي نيز بسيار راه اندازي شده است.فرقه هاي گوناگون نيز در اين منطقه براي نفوذ خود دارند فعاليت مي کنند.
اين مقاله شامل يک مقدمه و بررسي وضعيت فرقه هاي مسلمانان در اين مناطق مي باشد. روش تحقيق ميداني و توصيفي مي باشد .
واژگان کليدي : بلتستان، اسلام، منطقه،فرقه،مبلغان
مقدمه
در اواخر قرن چهاردهم میلادی دین اسلام توسط مبلغان وارد بَلتِستَان شد . بنابراین این نخستین مرحلة تبلیغ و معرفی دین اسلام در سر زمین بلتستان، قرن چهاردهم میلادی است. اگرچه اولین مسلمانی که در این منطقه قدم گذاشت شخص به نام ( ابراهیم شاه مَقپَون) بوده که سلسله حکومت مَقپَونیان را تشکیل داد. ابراهیم شاه هیچ گونه تبلیغاتی برای دین اسلام نداشته است.
اسلام در منطقه بَلتِستَان توسط علماء و مبلغان، مخصوصا سادات ایرانی، ترویج و گسترش پیدا کردهاند. مبلغان برای گسترش اسلام ناب، در مناطق دور و احیانا صعب العبور میرفتند و مردم را با ماهیت و حقیقت اسلام آشنا میکردند. کلام و تبلغات مبلغان به خاطر داشتن اخلاص، به شدت در قلبهای مردم نفوذ کرده و مردم را از شرک و بت پرستی نجات دادند.
در بعضی از مناطق بَلتِستَان اولین اسلام آورندگان، شاهان رؤسا بودند. طبق فرمایش معصومین که فرمودند:( الناس علی دین ملوکهم) مردم با حاکمان محلی خود آیین خرافی اجدادشان را ترک کرده و دین اسلام را میپذیرفتند. در این بره ازمان، هزاران بت و بت خانه به پیروان بتها ویران و تخریب شدن. برای انجام مراسم عبادی و معنوی به جای بتکدهها مساجد و خانقاهها بناشد. پيشينه اي تحقیق
در بلتستان نویسندگان در موضوعات مختلف کتاب ها نوشته اند مانند تاریخ بلتستان از یوسف حسین آبادی ،تاریخ جموں از حشمت الله خان، تهذیب و تمدن از حسن حسرت اما تاریخ اسلام مورد غفلت قرار گرفته اسلام را در منطقه شش ونیم قرن گزشته اما تاحال کتابی بنام تاریخ اسلام یا با اسم دیگر در مورد اسلام نوشته باشد ندیده ام ۔لذا آثار تاریخی اسلامی بعلت غفلت از بین می رود بنده برای سد باب از بین رفتن تاریخ اسلام این منطقه می خواهم این موضوع را مورد تحقیق قرار بدهم۔ گسترش اسلام در بلتستان
اگرچه آغاز ترویج دین اسلام توسط مبلغان چون میر سید علی و... بوده است ولی مهاجرت دیگر مسلمانان در آن سر زمین نیز بدون تا ثیر نبوده است.
مهاجرت مسلمانان از مناطق دیگر به بلتستان از سال 586 هق شروع شد؛ بنابر این گسترش اسلام در این جا همه به عنوان یک ایدئولوژی، نبوده بلکه توسط همجواری و همنشینی با مهاجران و تاجران مسلمان، نیز بوده است.از شواهد و قراین استفاده میشود که هدف مهاجران و تاجران مسلمان تبلیغ دین اسلام نبوده؛ لذا نسبت به آیین و معتقداتشان ساکت بودند. یعنی کار به دیگران نداشتند. خلاصه اهداف مادی و دنیایی داشتند.
اما از آواخر قرن سیزدهم میلادی بر اساس یک طرح منظم تبلیغی از سوی علمای متعهد، ترویج اسلام در این سر زمین شروع شد. اولین مبلغی که به این منطقه آمدند میر سید علی همدانی بودند که در سال 783 -85 7هق برای انتقال اسلام به این منطقه سعی و تلاش فراوان انجام داد. بعد از60 الی 50 سال یکی از جانشینان او سید محمد نوربخش در دوران 840 - 850 هق برای نشر معارف دین مبین اسلام به این مناطق آمدن و مردم منطقه را به دین اسلام دعوت نمودن. بسیاری از افراد که در زمان میر سید علی همدانی اسلام را نپذیرفته بودند در این دور مسلمان شدند.[1]

در مرحله سوم برای گسترش اسلام و مکتب اهل بیت اطهار (علیهم السلام) میر شمس الدین عراقی در سالهای(903 -905) هق با تعداد پنجاه یا شصت نفر از مسلمانان که از مریدان و رفقایش بودند، به بَلتِستَان آمدند.در این مرحله اسلام به طور کامل در منطقه گسترش یافت؛ زیرا میرسید علی و فرزند وی زمینه را کاملا فراهم نموده بودند و تمام بت خانهها و آتشکده و بتها و بودائی را منهدم کرده بودند و در هر منطقه شاگردان خود را برای رساندن احکام و آئین اسلام گذاشته بودند. بعد از این سه مبلغ فداکار و مخلص، مهاجرت علما، سادات ،تاجران مسلمان به بَلتِستَان آغازشد و اسلام به عنوان یک دین رسمی این سر زمین مطرح گردید[2]. اوضاع داخلی بَلتِستَان هنگام ورود اسلام
اوضاع داخلی بَلتِستَان هنگام ورود اسلام از لحاظ دینی به شدت تحت تاثیر بودیزم بودن. بت پرستی و اوهام پرستی نیز رائج بودهاند. پادشاه را به عنوان دیوتا(خدا) باور داشتند .[3]
جامعه آن روز بلتستان یک جامعه طبقاتی بودند که عبارت بود از: اُمراء و خانواده حکمرانان و توده مردم. طبقه اول از مزیتهای نسبت به دیگران بر خور دار بودند. مردم به حاکمان مالیات میدادند.
هنگامي که مسلمانان(مبلغان اسلام) وارد بَلتِستَان شدند با ملتی مواجه شدند که باهزاران تبعیض دست و پنجه نرم میکردند. مردم از بودائی گری و آیین آن خسته شده بودند. مردم منتظر مکتبی بودند که جهالت ،ظلم ، بی عدالتی و نظام طبقاتی را از آن جامعه ریشه کرده و به جای آن عدالت اجتماعی و صفا و صمیمت حاکم نماید. این آرزوی دیرینه مردم توسط مبلغان اسلامی به واقعیت پیوست لذا مردم گروه ، گروه به دین اسلام گریدند. مبلغان اسلام در بَلتِستَان
بلتستان از نظر جغرا فیایی با مکه و مدینه که مهد تمدن اسلام بوده است، فاصله زیادی دارد؛ لذ مردم این سر زمین از تبیلغ و ارشاد مستقیم رسول خدا(ص) و اوصیای ایشان، محرم بودند. بنابر علماء و روحانیون مخلص و وظیفه شناس، احساس کردند که اگر گزارههای اسلام ناب به گوش مردم بلتستان برسد، دست از بت پرستی و زرتشتی گری و بودائی گری و... بر میدارند؛ لذا از عمرشریفشان مایه گذاشتند و وارد این مرز و بوم شدند. بنابر لازم است برخی از مبلغان را نام ببرم:سید علی همدانی(متوفی 786 ه . ق)،سید محمد نوربخش(795-8690هق)،سید شمس الدین عراقی (932هق)
طبق نقل حشمت الله خان[4] سيد شمس الدين عراقي پنج الی شش سال در بَلتِستَان ماندند. ولی بعضی دیگر اعتقاد دارد که ایشان پنچ تا شش ماه در این سرزمین ماندند.[5]
هنگام حضور میر شمس الدین عراقی در بَلتِستَان حاکم سِکَردُومَقپَون بوخا، حاکم منطقه خَپُلُو رائی بهرام و در منطقه شِگَر گازری حاکم بوده.[6]
میر شمسالدین عراقی، اساس اصول دین اسلام و تشیع در بَلتِستَان و آطراف آن را ترویج و تبلیغ کرد و تعداد بسیاری از بودائیان آن جا را به دین اسلام و مذهب جعفری مشرف نمود.[7] یکی از آثار زحمات ایشان این بود که مردم بلتستان در زمان حکومت صفویه در ایران، مدح و ثناء دوازده امام (علیهم السّلام) و در پایان مدح پادشاهان صفوی و موسوی ایران را خواندند.[8]
میر دانیال فرزند بزرگ مرحوم شمس الدین عراقی است بعد از میر شمس الدین عراقی ایشان برای ترویج اسلام ومکتب اهل بیت تلاش زیادی نمود.و به سِکَردُو نيز مهاجرت کرد و در آن جا ماموریت خود را اجرا و ادامه داد.[9]
طبق روایات محلی این دو برادر سيد ناصر طوسي و سيد علي طوسي در سال 957 - 998 هق از شهر طوس به بَلتِستَان آمدند۔بعد از استقرارشان در بلتستان در منطقه (تهغس) برای عبادت و کارهای فرهنگی مسجد بنا نمودند. بعد از ساخت مسجد راهی شِگَر شدند و آنجا نیز مسجد بزرگی را احداث نمودند و مردم را به دستورات و احکام و معارف اسلام رهنمائی میکردند۔
میر عارف و میر ابو سعید از دودمان میر شمس الدین عراقی هستند. میر عارف در تهگس[10] سکونت گزید و آنجا مسجدی را که برادران طوسی بنا نموده بودند تعمیر و باز سازی کردند. این مسجد امروزه از زیباترین مساجد منطقه است.
شاه محسن از جمله مبلغان ایرانی است که در سال 1025 هق از طوس به بَلتِستَان آمده و در مناطق مختلف بَلتِستَان به تبلیغ دین اسلام مشغول شد. شاه محسن با میر ابو سعید و میر عارف، هم عصر بوده است. او در خَپُلُو سکونت گزید. اطلاعات زیادی از حالات زندگی ایشان در دست نیست. مزار شریفش در محله گونگمه ستقجی قرار دارد.[11]
میر یحیی و میر مختار نيز براي گسترش اسلام در اين مناطق فعاليت هاي زيادي انجام دادند. میر یحیی هفت خانقاه و چهارده مسجد در شِگَر بنا کردن.[12] میر مختار نیز حدود 23 خانقاه و مساجد بی شماری را در مناطق مختلف بنا نمود و مساجد قبلی را باز سازی کرد.[13]
میر سید علی رضوی معروف به (سید) از شعرای برجسته فارسی زبان کشمیر و از علمای مشهور آن سر زمین است. او به همراه اجدادش که از سادات حسینی و رضوی بودند از کشمیر به کهرمنگ بَلتِستَان آمده است.[14]
میر سید علی در کَهرمَنگ فرهنگ عزاداری وسوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت سید الشهدا (علیه السلام) را به شایستگی رواج داد بطوریکه خواندن نوحهها و مراثی فارسی و کشمیری به اوج خود رسیده است. بر اثر زحمات این سید عزیز است که عزاداری کَهرمَنگ امروزه در کل منطقه بلتستان زبانزد عام و خاص است و هنوز اشعار کشمیری با ترجمه بلتي در مجالس عزاداری خوانده میشود و تعزیه خوانی و شبیه سازی واقعه کربلا نیز رایج است که در غیر کهرمنگ وجود ندارد[15]. تاثیر افکار و اعمال مبلغان اسلام بر روحيات مردم بلتستان
مبلغان اسلامی وقتی به منطقه بَلتِستَان آمدند بر فرهنگ این منطقه تاثیرات زیادی گذاشتند و اثرات و یادگارهای فراوانی را از خود بجا گذاشتند. که از همه مهمتر دین مبین اسلام است که تا امروز در این دیار باقی است. بزرگترین میراثی که این مبلغان اسلامی برای مردم بَلتِستَان بجا گذاشتند اسلام ناب محمدی بود که عبارتست از همان تعلیمات و معارف ظاهری و باطنی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، از آن زمان تا امروز مردم این میراث جاویدان را در اختیار دارند.
امروزه به خاطر همان زحمات و اخلاص ذریه رسول الله و فاطمه زهرا و علی مرتضی( صلوات خدا بر روان پاکشان باد) اکثر مردم بَلتِستَان، شیعه اثناعشری و محب اهل بیت عصمت و طهارت هستند. بطوریکه بَلتِستَان گاهی به نام ایران صغیر یاد میشود، به خاطر اینکه اکثریت مردم بَلتِستَان عاشقان و پیروان مکتب اهل بیت (علیهم السلام) هستند. مرد این مرز و بوم در مناسبتهای شادی اهل بیت پیامبر(ص) شاد و در مناسبتهای مصیبت و غم اهل بیت محزون و عزادارند. به عبارت دیگر: مردم این جا در ایام ولادت اهل بیت، جشن و عید میگیرند و در ایام شهادت آنها مجالس عزاداری برگزار میکنند..
بنابر این اولین مبلغان از تبار علی و فاطمه، بذر تشیع و اسلام ناب را در سر زمین بلتستان کاشتند و با زحمات و حتی با جان و مالشان از او حفاظت نمودند. مبلغان بعدی این مکتب پاک ومقدس و نو پا را حراست و حفاظت نمودند. اهداف و مقاصد همه این بزرگواران خدای و فقط اشاعه و ترویج مکتب اهل بیت(ع) بوده است.
در بلتستان فرقههای مختلف اسلامی زندگی میکنند. به طور طبیعی هرکدام از این مذاهب مراکز و مؤسسات علمي،فرهنگي و اجتماعي دارند. در مباحث پیشین به فعالیتها و تاثیر گذاری مذهب شیعه توسط علماء این مذهب اشاره شد.
به خاطر این که اکثر مردم بلتستان شیعه هستند لذا بنده مباحث مربوط به تشیع و تاثرات آن را اول بیان کردم. دیگر این که اولین مکتبی که در این مناطق همزمان با ورود اسلام وارد و گسترش یافت، مکتب تشیع بودهاند.
در واقع مبلغ اول: سید علی همدانی ، مبلغ دوم سید محمد نوربخش و مبلغ سوم میر شمس الدین عراقی و همراهان این سه شخصیت، از رجال مهم شیعه بودند. ولی متاسفانه مذاهب عامه تلاش کردند تا این سه شخصیت را به خودشان منتسب نمایند.
بعد از گرویدن مردم به اسلام ناب اثناعشری، علمای عامه از جمله ملا پشاوری، نیز دست به کار شدند و توانستن عدهای را پیرو خلفا و اذناب شان کنند. در پی این فعالیتها و نتیجه گرفتن نسبی، علمای اهل حدیث نیز وارد بلتستان شد و به کارشان امید وارشدند.
اینکه به طور خلاصه مباحث مربوط به فعالیتهای مذاهب اسلامی و نوع فعالیت آنان اشاره میشود: فرقه هاي اسلامي در بلتستان تشیع در بَلتِستَان
بَلتِستَان معروف به محل شیعیان است؛ زیرا نسبت به دیگر مناطق شیعه زیاد هستند.طبق آمار، در سکردو 90 درصد و در منطقه گنگ چهی[16] 8 درصد، ساکنان شیعه هستند.[17] قاضی نورالله شوشتری (متوفی ۱۰۱۹ هق) مینویسد: در سنه هزار هجری، میر علی رای که فعلا حاکم تبت است به توفیق الهی تبت کبیر[بَلتِستَان] را تسخیر نموده ...و همه مردم از شیعیان با اخلاص امامیه اند. تعصب او در تشیع به حدی است که اگر سنیهای از کشمیر به آنجا رفتند از آنان جزیه می گیرفتند.[18]
دکتر برنئیر از حاکم بَلتِستَان (شاه مراد) سوال کرده که رعایای شما چگونه هستند؟ شاه مراد در جواب او گفته : مردم تبت کوچک قبلا همه غیر مسلمان و بت پرست بودند ولی الان اکثریت آنها مسلمان و از پیر وان علی بن ابی طالب هستند.[19] اسماعیلیه در بَلتِستَان
اسماعیلیان در پاکستان به دو گروه تقسیم میشوند، فرقه آقا خانیه[20] و فرقه بهره [21]. کسانی که در بلتستان زندگی میکنند، آقا خانیه هستند .[22]
اگر چه از بلتي ها کسی پیروی این فرقه نیست. اما اسماعیلیان از مناطق دیگر برای کسب و کار به بَلتِستَان آمده و در آنجا زندگی میکنند. اولین جماعت خانه(عبادت خانه) اسماعیلیان در سال 1389هق درشهر سِکَردُو بنا شد. اسماعیلیه فعالیتهای چشمگیری در منطقه داردند.[23] نوربخشیه در بلتستان
نوربخشیه به کسانی میگویند که از مبانی علمی، اعتقادی وفقهی سید محمد نوربخش پیروی میکنند و روش اجتهادی او را قبول دارند ۔[24]
نوربخشی ها از نظر اعتقادی و کلامی مانند شیعه دوازده امامی هستند با این تفاوت که در مبانی فقهی پیرو سید علی نوربخش هستند و آراء و نظرات او را در تقلید کافی میدانند.[25]
عبادت و ریاضت نوربخشی ها در خانقاهها انجام میشود؛ لذا به محل عبادت و مراسم معنوی آنان خانقاه گفته میشود. به عبارت دیگر نوربخشی ها گرایش به تصوف یا همان عرفان امروزی، دارند.
فعالیت های نوربخشی ها در خانقاهها این است که در آن جا سالکان را برای رسیدن به حقیقت را هنمایی میکنند و آنان را آماده میسازند که به معنویت دست یابند.در هر خانقاه پیر یا شیخ و یا قطبی آماده ارشاد سالکان میباشد. خانقاه شب و روز به روی علاقه مندان باز است.[26] حنفی در بلتستان
مذهب اهل سنت برای اولین بار توسط یک عالم حنفی به نام ملا محمد عمر سمرقندی معروف به ملا پشاوری در حدود سالهای 1307 تا 1317 ه ق وارد بَلتِستَان شد. بعضی هم او را اصالتا بَلتِستَانی میدانند و میگویند" او از بَلتِستَان برای تحصیل علم به پشاور رفته بوده و بعد از تحصیل علم به زاد گاه خود بازگشته است. او در دوران تحصیل در مدرسه اهل سنت، مذهب حنفی را اختیار کرده است.[27]
ملا پشاوری در ترویج مذهب حنفی بسیار کوشیده است. تلاش او تاثیر زیادی در این زمینه به جای گذاشت. وی برای جلب توجه مردم منطقه که در واقع شیعه بودند، نام خود را عوض کرده و خود را در بَلتِستَان به نام محمد حسین معرفی کرده بوده است.[28]
ملا پیشاوری برای گسترش مذهب عامه یا حنفی شاگردانی را ترتبیت کرده بود که در مواقع دست یار و کمک کار او باشد. از جمله شاگردان او عبارت است: از ملا خلیل و عبدالرحیم نوربخشی. قربان علی از چهوربت[29] و سلطان علی از دغونی[30] .
سلطان علی بعدها در دار العلوم اهل حدیث درس خواند و مکتب اهل حدیث را اختیار نمود. از این به بعد اهل سنت به دو گروه به نام اهل سنت و الجماعت و اهل حدیث تقسیم شدند.[31]
پس از ملا پشاوری و قربان علی تبلیغات اهل سنت توسط مبلغان و شاگردان او ادامه پیدا کرده و باعث گسترش مذهب عامه گردید. حدود 10 در صد جمعیت منطقه بلتستان مذهب اهل سنت و الجماعت و اهل حدیث هستند.[32]
از لحاظ اعتقادی وکلامی اهل سنت این جا حنفی مذهب هستند. ولی طبق مسلک جدید بعضی از آنها پیروی دیوبندی و بعضی دیگر بریلوی هستند.[33]
تا کنون حنفیها و اهل حدیث فعالیت چندانی نداشتند ولی اخیرا تشکلهای خیریه و بعضی از موسسههای آموزشی راه انداخته تا از این طریق بتوانند تبلیغات نمایند.
پیشتیبان این موسسات مراکز مهم اهل سنت در پاکستان است. مراگز مهم اهل سنت والجماعت در بلتستان عبارت است از مسجد جامع اهل سنت در سکردو که درسال 1331هق توسط حشمت الله خان تاسیس شد. [34] اهل حدیث در بلتستان
سلطان علی شاگرد ملا پشاوری بوده و در مرحله نخست مذهب حنفی را پذیرفته بوده است. ایشان برای ادامه تحصیل به هندوستان رفته و در آنجا تحت تا ثیر مذهب اهل حدیث رفته لذا آراء و نطرات اهل حدیث را پذیرفتن. او بعد فارغ التحصیل شدن به بَلتِستَان برگشته و تریج تفکر اهل حدیث پرداختن. از آن زمان به بعد فعالیتهای اهل حدیث در بَلتِستَان شروع شده است.[35]
اهل حدیث نسبت به اهل سنت بیشتر، نوربخشی ها را به طرف خودشان جلب کردند؛ لذا تعداد قابل توجهی را پیرو تفکرات اهل حدیث نمودند.
پس از سلطان علی تبلیغات و ترویج اهل حدیث توسط مبلغان شبهقاره و فارغ التحصیلان مدارس عربی شبهقاره ادامه پیدا کرد. به و یژه اهل حدیث در خَپُلُو و منطقه یوگو صد درصد مردم را اهل حدیث کردند و از جمعیت غواری هشتاد درصد اهل حدیث شدند. علاوه بر این دو منطقه، در مناطق دیگر خَپُلُو مانند کریس، خَپُلُو ، چهوربت و در شِگَر در منطقه وزیر پور، تعداد قابل توجهی از مردم مذهب اهل حدیث را قبول نمودهاند.[36]
اولین مدرسه اهل حدیث در منطقه غواری در سال 1318ه ق تاسیس شد. مولوی محمد موسی بانی موسس این مدرسه بوده است.[37] با تاسیس این مدرسه، علما و مبلغین اهل حدیث[38] به این منطقه مهاجرت و تجمع کردند تا این که از سازماندهی بهتری بر خور دار باشند.
به علت فعالیتها و تبلغات منسجم و هدفمند و سازمان یافتهی آنان، نوربخشی ها یکی پس از دیگری مذهب خودشان را ترک کرده و به مذهب اهل حدیث گرویدند؛ تا آنکه از سوی مولوی عبدالحق تبتی در سال 1342 ه ق کتابی به نام تحفة تبت مبنی بر کافر، زندیق و ملحد بودن تمام نوربخشی ها نوشته شد و در آن از فتوای علمای اهل سنت هند علیه نوربخشی ها جمع آوری کرده بود. کتاب مزبور در هند چاپ شد و در بَلتِستَان پخش گردید.[39] این کتاب چنان برای نوربخشیها آزار دهنده بود که دیگر تبدیل مذهب از سوی نوربخشیها متوقف شد و نوربخشیها را نسبت به اهل سنت و اهل حدیث بد بین و متنفر کرد.[40]
در واقع اهل حدیث میخواستند از گراییش نور بخشیها به تفکرات وهابیت، جلو گیری کنند ولی نتیجه برعکس شد یعنی نوربخشی ها از خود اهل حدیث متنفر شدند. لذا علمای اهل حدیث تردید کرد که این کتاب را کسی برای ایجاد اختلاف بین اهل حدیث و نوربخشی ها چاپ نمودهاند و شخصیت عبدالحق را از اهل حدیث بودن نفی میکردند.[41]
مدتی بود نور بخشیها از اهل حدیث کناره گیری میکرد ولی بر اثر تبلیغات دو باره نوربخشی ها به اهل حدیث گرایش پیدا کردند که تا حال ادامه دارد.[42]
اهل حدیث شیوة جذب نوربخشی ها را تغییر دادند بلکه این بار از طریق دیگری وارد شدند و آن این بود که، بچههای نوربخشی را به مدارس خود برای تحصیل میبردند و آنها را تربیت میکردند در نتیجه فرزندان نوربخشی ها با تفکرات اهل حدیث رشد و نمو میکردند.[43]
در خَپُلُو (در بین پیروان مذهب نور بخشیه) با کمک مالی عقیده بسیاری از مردم را تغییر داده و این فعالیت را همچنان ادامه میدهند. اهل حدیث برای جذب افراد از راههای مختلف وارد میشود از جمله، به عنوان کمکهای بشر دوستانه، مردم را به تغییر عقیده تشویق و یا از مذهب شیعه متنفر میسازند. سازمانهای خارجی برنامههای دقیق و غیر محسوس را با حمایت ادارات داخلی در سرتا سر منطقه توسعه دادهاند برای تضعیف مکتب تشیع فعالیت میکنند. فقر و نداری مردم نیز زمینه ساز است.
. اهل حدیث در غواری در سال ۱۹۰۰ میلادی مدرسهای به نام دارالعلوم تاسیس. کرد موسس این مدرسه مولوی محمد موسی بوده است.[44] در آن مدرسه حدود 1200 نفر طلبه پسر و حدود 500 نفر طلبه دختر مشغول تحصیل هستند.
در دارالعلوم اساتید برجسته و فارغ التحصیل شده از دانشگاه مدینه و الازهر مصر، تدریس میکنند. غیر از دارالعلوم در مناطق سِکَردُو، مرکز خَپُلُو، کریس، چهوربت و وزیر پور شِگَر نیز مدارس اهل حدیث فعال هستند. علاوه بر مدارس موسسات آنان در بخشهای اقتصادی و علمی و فرهنگی مشغول فعالیت هستند. از جمله آنها مرکز اسلامی سِکَردُو است که مشغول فعالیت و ترویج تفکراهل حدیث است. در شهر سِکَردُو نخستین مسجد جامع اهل حدیث در سال 1402ه ق بنا نهاده شد[45] درسالهای اخیر در همین شهر سِکَردُو در محله عمر کالونی مسجد خیلی بزرگ دیگری نیز ساختهاند۔ [46] وهابیت در بلتستان
درسالهای اخیر مهمان ناخوانده دیگری تحت عنوان وهابیت وارد بلتستان شده است. هدف آنان ترویج تفکر ابن تیمیه و محمدابن عبد الوهاب هستند. ازجمله فعالیتهای وهابیها به قرار ذیل است:
گرچه در بَلتِستَان جمعیت اهل حدیث از 5 درصد بیشتر نیست[47] ولی از نظر فعالیتهای دینی و فرهنگی بسیار قوی و پیشرفته هست. حتی در مناطق دیگر بَلتِستَان نیر عملکرد بهتر و چشمگیری دارند. مدارس و مراکز دینی و خدماتی در جاهای مختلف تأسیس کردهاند و حقوق بسیار بالا و شهریههای کلان برای طلاب و متعلمین آنها در نظر میگیرند.[48]
مرکز اصلی وهابیت منطقه غواری است. این روستا از شهر سِکَردُو 50 کیلومتر فاصله دارد و در آنجا حدود 800 خانواده زندگی میکنند. از این عدد 80 خانوار متعلق به شیعیان، 60 خانوار نوربخشیه و بقیه کلاً وهابی هستند. وهابیها در روستای مذکور دانشگاهی به نام علوم اسلامی با هزینهای بالغ بر 1200000دلار تاسیس کردهاند که همه مخارج آن از طریق عربستان سعودی تأمین میشود. این دانشگاه دارای دو بخش عمده میباشد: بخش اول به نام (کلیةالدراسة الاسلامیة) است که 500 اتاق دارد که به عنوان خوابگاه طلاب در نظر گرفته شده است.
فعلاً حدود 1200 طلبه در آن مشغول تحصیل تفکرات وهابیت هستند. طلاب از مناطق مختلف بَلتِستَان و جاهای دیگر پاکستان و احیانا از کشورهای خارجی پذیرش میشود. بیشترین آنها را طلاب اهل حدیث تشکیل میدهند، ولی میان آنها تعداد زیادی از بچههای نوربخشی و شیعی هم به چشم میخورد.[49]
بخش دوم ( کلیة الحدیث): هدف این بخش حفظ احادیث و درس و تحقیق در مورد احادیث میباشد. در کنار این دانشگاه مسجد جامع بزرگی با سنگ گرانیت و بسیار مجلل ساختهاند.[50]
برای آموزش علوم جدید دانشکده نیز تأسیس کردهاند تا نیازهای روز مردم را از این طریق پاسخگو باشند. از فارغالتحصیلان دانشگاه علوم اسلامی برای تحصیل سطوح بالاتر سالانه حدود 10 نفر با آزمون ورودی مختصر به کشور عربستان سعودی و کویت فرستاده میشوند و کسانی که با نمرات کمتری قبول میشوند به شهرهای مختلف پاکستان از جمله لاهور، کراچی، فیصلآباد، اسلامآباد و غیره در مدراس دینی و دانشگاهی خودشان پذیرفته میشوند. بعد از فارغالتحصیل شدن در مدارس و دانشگاههای دولتی پاکستان استخدام میشوند که این روش زنجیرهای موجب دل گرمی و نفوذ آنها در نهادهای آموزشی پاکستان و مردم شده است.[51] سازمانها و موسسات مسلمانان بلتستان
در بلتستان سازمانها و موسساتی وجود دارند که برای گسترش اسلام و فرهنگ اسلامی فعالیت میکنند. این سازمانها را ما به سه دسته تقسیم میکنیم: اولا سازمانهای فرهنگی ثا نیا: سازمانهای اجتماعی و تربیتی. ثالثا: سازمانهای سیاسی که در صحنههای سیاست فعالیت میکنند.
سازمانهای فر هنگی توسط شخصیتهای مهم و کار آزموده در صحنههای اجتماعی فعالیتهای بسیار قابل توجهی را انجام میدهند. اکثر شخصیتها برای انجام فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی سازمانها را تاسیس میکند و فعالیت خودشان را در سایه آن آغاز میکنند. همانند
محمدیهترست، معرفی فاوندیشن، موسسه جابربن حیان ترست، موسسه تنظیم المکاتب،تشکل بلتستان استیودنتس فیدریشن،تنظیم نصرت اسلامی بَلتِستَان، امامیه استودنس آرگنائزیشن وسازمان امامیه آرگنایزیشن وضعیت آموزشی مسلمانان بلتستان
در منطقه بلتستان نیز دولتهای گذشته مانند دوگره ها[52]،مقپونیان[53] ،اماچه ها[54] و یبگو ها[55] مدارس را تاسیس کردند. ولی آنچنان که باید در زمینه آموزش پیش رفت میشد نشد؛ زیرا در آن دوره مردم نسبت به امر آموزش خیلی اهمیت ندادند. در واقع مردم اهمیت و ارزش علم و سواد را درک نمیکردند؛ لذا از برنامههای آموزشی استقبال نمیکردند. فقط شاهان،امراء و وزراء به آموزش و پرورش توجه داشتند.[56]
علی رغم بی میلی مردم نسبت به آموزش در سال1309 هق 1892م، حکومت دو گرهها مدرسة ابتدائی در سِکَردُو احداث نمودند[57]، از آن به بعد مدارس مختلف در روستاهای مختلف ساخته و راه اندازی شد. تا این که در زمان استقلال بلتستان از سلطه دوگره ها (۱۹۴۸م) در کل بَلتِستَان ۴۴ مدارسه ساخته شده بوده است.[58]
امروزه مدارس زیادی از طرف دولت و سازمانهای فرهنگی[59] ساخته شده است. میشود گفت: امروزه در منطقه بلتستان انقلاب علمی رخ داده است؛ زیرا مرد و زن دنبال تحصیل علم هستند.
خدا را شکر امروز، انواع و اقسام مراکز علمی همانند: دانشکده افسری[60] دانشکده ایلمنتری[61]،دانشکدههای کهرمنگ و شگر [62] ، دانشگاه بین المللی قراقرم[63] در بخش بلتستان، مدارس دکتر گریگ ماترن سن[64]در منطقه بلتستان برای نشر علوم و معارف جدید فعال هستند و خدمت رسانی میکنند.
از لحاظ نظام آموزشی و پرورشی، بَلتِستَان تحت نظارت وزارت آموزش و پرورش دولت فدرال[65]است که این نظام بهطورکلی به پنج سطح[66] تقسیم میشود.تقسیم بندی دیگری از نظام آموزش و پرورش بَلتِستَان با توجه به سیستم مدارس است.یکی از آنها دولتی[67] و دیگری خصوصی میباشد.[68]
آموزش علوم مذهبی و دینی پس از ورود اسلام در این مناطق آغاز شد. مردم ازعلما و مبلغان اسلام قرآن مجید و احکام فقهی را فرا میگرفتند. بعد از مدتها مدارس حوزوی تاسیس شکد که در آنها تعلیم تعلم صورت میگرفتند. در سال 1318هق اولین مدرسه اهل حدیث تاسیس شد . درحالیکه علمای اهل تشیع نیز مدارسی را تاسیس کرده بودند.[69] نقش انقلاب اسلامی ایران و جامعه المصطفی العالمیه در گسترش اسلام بلتستان
انقلاب اسلامی ایران (1357ه،ش) در زمینههای مختلف روی روحيات و تفکر مردم تاثیر گذاشت. اگرچه مردم بلتستان دیندار و مذهبی بودند ولی بعد از انقلاب اسلامی ایران محبت مردم به دین و علمای دین زیادتر شد.
رهبری انقلاب توسط امام خمینی«ره» باعث شد طرز تفکر مردم نسبت به روحانیت عوض شود. لذا در امور اجتماعی به علماء اهمیت بیشتری قایل شدند. بعد از پیروزی انقلاب بود که علماء در صحنههای سیاسی وارد شدند و در امور مذهبی و امور اجتماعی فعالیت کردند. یعنی پیروزی انقلاب به رهبری امام خمینی حتی روی تفکرات روحانیت نیز تاثیر گذاشت زیرا آنان باور کرده بودند که کار به سیاست نداشته باشند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نفوذ علماء در جامعه بلتستان چند برابر شد. از طرف به برکت انقلاب اسلامی نهادهای حوزوی در داخل ایران از جمله جامعه المصطفی در سال 1387 فعال شد. پس از آن تاسیس مدارس حوزوی در بلتستان نیز گسترش یافت.[70]
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود که فر زندان مردم بلتستان برای کسب علم به سوی حوزات علمیه سرا زیر شدند؛ لذا امروز در اکثر مدارس و مساجد پاکستان علمای بلتستان فعالند.
علمای که درجامعة المصطفی تحصیل کردهاند در مناطق مختلف پاکستان و بلتستان مدارس علمیه تاسیس نمودند. در این زمینهها نقش جامعة المصطفی زیاد است؛ چونکه جامعه المصطفی زمینه تاسیس مدارس علمیه را فراهم نموده و از هر جهت به علما کمک میکنند.
امروزه در اکثر مناطق بلتستان مدارس علمیه وجود دارد که توسط علمای تحصیل کرده جامعة المصطفی اداره میشود. در این زمینه حجت الاسلام سید سجاد هاشمیان نماینده سابق پاکستان در جامعة المصطفی العالمیه فعالیتهای بسیار با ارزش انجام دادهاند. مدارس موجود را با تجهزات روز تکمیل نمودهاند و در مناطق مورد نیاز مدارس جدیدی تاسیس نمودند.
بسیاری از طلاب جامعه المصطفی به منطقه اعزام میشود تا نیازهای منطقه بر آورده شود. علمائ بومی و محلی نیز تحت پوشش جامعه المصطفی قرار گرفته است.
قبل از انقلاب اسلامي ايران در منطقه بلتستان نهضت مذهبي وجود نداشته اما بعد از انقلاب سازمان ها و انجمن ها به وجود آمدند، هئيت علماي اماميه بلتستان ،نهضت جعفري ،العباس سکاوتس،انجمن حسينيه مشن حسين آباد و انجمن هاي ديگر بعد از انقلاب به وجود آمدند و مشغول به کارهاي مذهبي و فرهنگي و اجتماعي شدند.
نتيجه مطالب 
پیش از قرن هشتم هجری، خبری ازدین اسلام در این منطقه نبود. مردم این خطه پیرو مکتب بودائی یا هندو مذهب بودند.
در گوشه و کنار منطقه بَلتِستَان بت خانههای بزرگی وجود داشت. مردم در این عبادت خانهها مشغول بت پرستی بودند.
قبل از بودائی و هندو مذهب، ادیان محلی به نام بون چهوس یا بدمت و زرتشت وجود داشته است. از قرن چهاردهم میلادی، سه نهضت برای ورود و گسترش اسلام در این منطقه شروع شد نهضت اول را میر سید علی همدانی در سال 783 هق شروع کرد و مردم را به سوی دین اسلام دعوت نمود. مردم دعوت این سید را پذیرفت و به دین اسلام گرویدند.
نهضت دوم را سید محمد نوربخش آغاز نمود و به عنوان خلیفه و جانشین سید علی همدانی در منطقه بَلتِستَان شناخته شد.ایشان نیز مثل اسلافش زحمات زیادی برای ترویج اسلام متحمل شد.
نهضت سوم را میر شمس الدین عراقی در سالهای 906-907 هق شروع کرد و تمام بت خانهها را ویران نمود. او به جای بتخانهها مساجد و خانقاهها تاسیس نمود. بعد از ایشان کسانی که ایشان آنان را به همراه خود آورده بود، مشغول ترویج و تبلیغ دین اسلام در قالب تشیع بودند.
با وجود زمینه و شرایط مساعد، مبلغان از سادات و علماء مانند میر دانیال، سید علی رضوی، به را دران طوسی: میر یحیی و میر مختارها نیز به این منطقه مهاجرت نمودند و هر کدام به اندازه توانش ایفای وظیفه نمودند. بر این زحمات و فدا کاریها بود که مردم این خطه جزء شیعیان و پیروان علی(ع) و آل علی(ع) قرار گرفتند.
منابع و ماخذ
اختر، هدایت الله،آئینه دردستان، آ ک ، پبليکيشنز گلگت،جنوري1987م برنئیر کا سفرنامه هند،کانستيبل،لندن1891م حسرت ،محمد حسن،ادبيات بلتستان،تي ايس پرنترزراولپندي،نومبر،1992م حسرت،محمد حسن ،بلتستان تهذيب و ثقافت، ناشر، بَلتِستَان بك دپو ايند پبليكيشنز، نيا بازار سِكَردُو، 1995م حسين آبادي،محمد يوسف،تاريخ بلتستان، بَلتِستَان بک دپو،فروري2003م حسینی، سید قمر ،تاریخ شیعیان بَلتِستَان،غير مطبوعه ددمری،محمد اعظم ،واقعات کشمیر،جموأ ايند کشمير اسلامک ريسرچ سينتر2001م رضوی،سید مصطفی ،اطلاعات سیاسی و مذهبی پاکستان ،محدث قم،1377ش سامي، ياسين عبدالله ،متعلم جامعه الکويت،مقاله،مجله تراث،2/133 سهروردي،غلام حسن،تاريخ بلتستان، بَلتِستَان بک دپو،فروري 1992م شوشتری، قاضی نورالله، مجالس المومنین،انتشارات کتابفروشي اسلاميه،تهران1377ش صدیقی،عنایت الله،جماعت اهل حديث و غواري منزل به منزل فخرالدین،غلام محمد،مقاله، موسس بقیة الله فاوندیشن پاکستان کاچو سکندر، خان سکندر،قدیم لداخ ،تاریخ تمدن ، ناشر،كاچو پبليشرز،ليّه،لداخ،كئيرآف اسفنديار خان. کشمیری، محمد علی ،تحفة الاحباب ،مترجم ،آخوند زاده ،محمد رضا ، ناشر، جان پبليكيشنز. کشميري،دکتر اکبر حيدري، بهارستان شاهي، ناشر، انجمن شرعي شيعان جمون و کشمير،1982ء گزارش ،جامعه دارلعلوم ،غواري، شعبه تعلقات عامه ،سال2006 گزارش از اداره بصورت کتابچه، تنظیم المکاتب کی 19 ساله خدمات لکهنوی،حشمت الله خان،تاریخ جمون، ويري ناگ پبليشرز، ميرپور، آزادكشمير، 1977م مولوی ،انصاری، عبد الرشید، دعوت اصلاح،بي نا،بي تا نذير ،محمد، بلتستان ادب و ثقافت،يونيورسل انترر پرائزز راولپندي1998م نذير،محمد ، مطالعه شمال، يونيورسل انتر پرائزز، راوالپيندي،2005م نذير،محمد ،مطالعه بَلتِستَان، ناشر، شبير پرنتينگ پريس، سكردو، 1996م. برشور از دارلعلوم غواري سال 2010 http://rch.ac.ir/article/Details
[1] . لکهنوي، مولوي حشمت الله خان،تاريخ جمون،ص449
[2] . سهروردي،غلام حسن،تاريخ بلتستان،ص49
[3] ۔ همان،ص50
[4] . حشمت الله خان لکهنوي يکي از مورخين معروف است که به عنوان تاريخ جمون کتاب ضخيم را نوشته اند.
[5] . لکهنوي مولوي حشمت الله خان،تاريخ جمون،ص 451
[6] . تاريخ بلتستان،ص25
[7] . بهارستان شاهی ، 78
[8] . مجالس المؤمنین، ص 52؛گلشن ابراهیمی، ص 337
[9] . ددمری،محمد اعظم ،واقعات کشمیر،ص 130
[10] . THA GASیکی از محله های منطقه خپلو(KHAPLU)
[11] .حسینی،سید قمر ،تاریخ شیعیان بَلتِستَان،ص55
[12] . غازی، دکتر نعیم، ص 185
[13] ۔ سهروردی ،غلام حسن حسنو ، ص 120
[14] . مصاحبه از پروفيسر حشمت کمال الهامي
[15] . همان
[16] . GANGCHY
[17] . مطالعه شمال ، محمد نذیر ،ص 101
[18] ۔ قاضی نورالله شوشتری، پیشین، ج1،ص118
[19] ۔ برنئیر کا سفرنامه هند،ج 2 ،ص105
[20] . این فرقه از اسماعیلیان نزاریه است و منسوب به آقاکان محلاتی می باشد.
[21] . به این فرقه مستعلویه نیز گفته می شود و جه تسمیه بره اشاره به پیشه آنان که تجارت بوده می باشد بهره ها به دو گروه عمده تقسیم می شوند که گروه عمده آنان طبقه تاجر شیعی را تشکیل می دهند و گروه دیگر ،رستائیان و کشاروزان می باشند و از سنیان هستند.
[22] . رضوی،سید مصطفی ،اطلاعات سیاسی و مذهبی پاکستان ص 56
[23] . عارفی ،محمد اکرم، شیعیان پاکستان ،ص71-72
[24] ۔ محمد ابن ملا محمد صوفی،طبقات النوریه،ص۲۲۴
[25] . کاچو سکندر، خان سکندر،قدیم لداخ ،تاریخ تمدن ،ص 552
[26] . http://rch.ac.ir/article/Details
[27] ۔ حسین آبادی ،محمد یوسف ، تاریخ بَلتِستَان، ص 27
[28] . همان
[29] .CHORBAT یکی از مناطق بلتستان که جز خپلو بشمار می رود.
[30] . DAGUNI
[31] . حسین آبادی ،محمد یوسف ، تاریخ بَلتِستَان، ص 27،غلام محمد سهروردی ، تاریخ بلتستان ،ص 151
[32] . مطالعه بلتستان ،محمد نذیر ،ص 217
[33] . غلام محمد سهروردی ، تاریخ بلتستان ،ص 154
[34] . حسین آبادی ،محمد یوسف،تاریخ بلتستان ،ص 27
[35] . سهروردي ،تاريخ بلتستان،ص151
[36] . محمد یوسف حسین آبادی، تاریخ بلتستان26
[37] . همان،ص 27
[38] . از این قرار است.مولانا سید ابوالحسن و رضاء الحق کریس، حافظ محمد موسی، مولانا عبدالرحیم، مولانا عبدالحق و مولانا محمد قمرغواری، مولانا عبدالرحیم یگو، مولانا عبدالکریم سکسه.مولانا محمد یونس غواری، سید جمال الدین کریس مولوی عبد القادر یگو، مولوی محمد کثیر خپلو، غازی عبد الله و ابو عبد الله و محمد علی کونیس،محمد صاحب کورو...( انصاری، مولوی عبد الرشید، وادی بلتستان کی مذهبی حالت،ص 8-12)
[39] . غلام حسین سهروردی ، تاریخ بلتستان ،ص 153
[40] ۔ غلام حسن حسنو سهروردی، پیشین، ص 153
[41] . انصاری،مولوی عبد الرشید، دعوت اصلاح ،ص54
[42] . مصاحبه از غلام حسن حسرت
[43] . همان مصاحبه
[44] . محمد یوسف، تاریخ بلتستان ص 28
[45] . همان ص 28
[46] . از مقاله آقای غلام محمد فخر الدین
[47] ۔ فخرالدین،غلام محمد،مقاله، موسس بقیة الله فاوندیشن پاکستان
[48] . همان
[49] .بروشور سال 2010 از این جامعه
[50] . همان
[51] ۔ بروشور از این جامعه سال ۲۰۱۰
[52] . Dogra رژیم سیکها که به منطقه بلتستان مسلط شده بود و 108 سال به این مناطق حکومت کرد
[53] . مقپون ها یک سلسله دولت بسیار قوی بودند.اینان از سال 585هق تا1256هق به تمام مناطق بلتستان حکومت کردند.
[54] . حکمرانان منطقه شگر است که نزدیک هفت قرن به این منطقه حکومت نموده اند.
[55] . سلسله حکومت بر مناطق خپلو می باشد که چندین سال به این مناطق حکومت کرده اند
[56] . مصاحبه از حاجي محمد رضا
[57]. هدایت الله، اختر، همان، ص12۵. و محمد یوسف حسینآبادی، تاریخ بَلتِستَان، همان، ص367.
[58]. یوسف حسینآبادی، تاریخ بَلتِستَان، همان، ص367.
[59] . بنیاد تعمیر ملت سلسله تاسیس مدارس بنام ملت پبلک سکول را از سال 1992م شروع نموده، جابر بن حیان ترست از سال 1993م تاسیس مدارس را بنام اسوه پبلک سکول آغاز کرده همچنین نهضت جعفریه پاکستان زیر نظر شورای علمی پاکستان سلسله تاسیس مدارس بنام المصطفی پبلک سکول در منطقه بلتستان را از سال 1994 م شروع نموده اند که این سازمان ها صدها مدارس در مناطق مختلف بلتستان تاسیس کرده اند.
[60] .Cadet College در سال 1995 در سکردو شرو به کار نمود.
[61] . در سال 1999 م شروع به کار نمود.
[62] . در سال 2001 م شروع به کار نمود.
[63] . در سال 2011 در بلتستان شروع به کار نمود.
.Mr Greg Mortenson.[64] یکی از شخصیت های فعال امریکای است که در سال 1957 در امریکا به دنیا آمد ایشان بانی و دایریکتر سازمان Central Asia institute می باشد.از سال 1993 ایشان در پاکستان فعالیت می کنند.در ضن ایشان در منطقه بلتستان بسیاری از مدارس طبق شعار خدمت انسانیت تاسیس نموده .آقای گریگ چندین کتاب تصنیف نموده یکی از آن کتاب THREE CUP OF TEA می باشد که در 47 زبان ترجمه و چاپ نموده اند.
[65] . FEDRAL GOVERNMENT
[66]. ابتدایی = پرائمری (پایههای یکم تا پنجم) ،راهنمایی = مدل (پایههای ششم تا هشتم)،دبیرستان = هائی (پایههای نهم و دهم که منجر به اخذ مدرک دبیرستانی یا متوسطه میشود)،سطح متوسط = انتر میدیت (پایههای یازدهم و دوازدهم) و کارشناسی ارشد= ماستر.
[67] . GOVERNMENT SCHOOLS
[68] . PRIVATE SCHOOLS
[69] . حسين آبادي، محمد يوسف ،تاريخ بلتستان،ص 27
[70] . مصاحبه از پروفيسر حشمت کمال الهامي
اس ویب لاگ میں علمی،اجتماعی،مذہبی ،اخلاقی اور سیاسی کالمز کے علاوہ مختلف حاليه موضوعات پر آپ کو بہترین تحقیقی اور علمی مقالات اردو ،فارسی اور انگلش میں پڑھنے کو ملیں گے۔